دقت کردین؟!🙃💜

دقت کردین که.......
تو این زمان کلی آدم داره میمیره
کلی آدم دارن خودکشی میکنن
کلی آدم هیت میگیرن
کلی آدم مسخره میشن
کلی آدم تحقیر میشن
....و خیلی دیگه
سعی کنید تو زندگی
مثلا اگه تو واتساپ گروه میسازین🙂💜
نگین ورود پسر ممنوع
اگه اینجوری بشه
خب اون ها نمیتونن جایی برن
چرا این کار هارو میکند
حتی بعضی ها میان هیت میدم
یا مسخره میکن
مهم نیست اون فرد چجوریه
نباید عیب و ایراد بگیرید
خدا خواسته اون فرد اونجوری باشه
بیایم حسود نباشیم🙂💜
همه دل دارن
ناراحت میشن🙂💜
دل هیچ کسو نشکونید
حتی قلبش
چون یکی داره🙂💜

۱۸:۴۲

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:14

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:14

🐙از زبان لایلا🐙

داشتیم سریع میدویدم .هرجا که کای می گفت . 🙂که داشتم می دویدم،محکم پام به یه جایی گیر کرد.
کای:لایلا داری میای؟لایلا؟لایلاااااا!بیا جادوگر دنبالمونه.
لایلا:کای تو برو جون خودتو نجات بده . من پام گیر کرده . نمیتونم بیام.
کای:بیبی این حرف هارو نزن الان میام.

💛که کای بلندم کرد 💛

لایلا:مرسی☺
کای:خواهش می کنم وظیفه بود.
لایلا:حالا کجا بریم؟
کای:برو به خواهرات بگو بیان من میرم بلیط میگیرم و بعدش وسایل هاتونو جمع کنید صبح حرکت کنیم سئول دیگه جای موندن نیست . بعد از اینکه یکم شرایط بهتر شد بر می گردی.
لایلا:اها باشه . فقط من با پای خونی چیکار کنم . نمیتونم را ه برم.
کای:اوه راست میگی یادم رفت باید خودم ببرمت.
لایلا:مرسی لازم به زحمتت نبود🙂
کای:الان باید بری دکتر فقط چیزی به دکتر نگو . هر هزینه ای هم باشه من برات پرداخت میکنم . بیا اینم گوشیت. ازت بخاطر کار هایی که کردم واقعا عذر میخوام😔من طلسم شده بودم . حتی نمیفهمیدم...
لایلا:نمیخواد بگی ولش کن من الان پام داره از درد میمیره.

۰۹:۴۷

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:13

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:13

کای:اومم...عالی شد . 😏الان بهترین فرصت واسه انجام دادن کارمه.😏

🍤دکتر اومد🍤

دکتر:سلام قربان . 🙂
کای:سلام . خوش اومدی.
دکتر:مریض کجان؟🤨
کای:اینجان بیاید تو این اتاق.
دکتر:اها.

💟از زبان کای💟

بردمش تو اون اتاق و کارشو تموم کردم😏
ولی عجب خون خوشمزه ای داشت😏
بهترین لحظه بود😏
با عجله سمت لایلا رفتم . 😨

کای:لایلا؟لایلا؟خوبی؟حالت خوبه؟چرا جواب نمیدی؟لطفا جواب بده . خواهش میکنم😔منو میبخشی؟میبخشی ؟میبخشی نه؟لایلا حالت خوب میشه . قول میدم😔من حتی نمیدونم چیکار دارم میکنم هممون تو این بازی گیر کردیم. تنها کسی که این بازی رو به وجود اورده 《جادوگره》اون مارو طلسم کرد تا به گرگینه یا خون آشام تبدیل شیم و هر کاری گفت انجام بدیم . لطفا منو ببخش.
🌳لایلا آروم آروم چشم هاشو باز کرد🌳
لایلا:اینجا کجاست؟من کجام؟تو کی هستی؟من کیم؟کای!کای!من کاری نکردم کاری بهم نداشته باش . 😨
کای:کاریت ندارم ازم نترس . تو خوبی؟حالت خوبه؟بیا کمکت کنم بلند شی الان جادوگر میاد باید سریعا بری خیلی خطرناکه.
لایلا:کای تو هم بیا خواهش می کنم . خیلی بده اینجا باشی . من دلم گرفته اس . قول میدم برگردم . خواهش می کنم بیا.😔
کای:لایلا تنها تو ،تو  چنگال ی جادوگر گیر کردی . باید از چنگالش فرار کنی بهترین جات هم آمریکاست.
لایلا:اما من بدون دخترا نمیتونم بیام . یا تو باهام میای یا دیگه لایلا بی لایلا . برای همیشه ترکت میکنم😔😓
کای:باشه باهات میام . اما لطفا ترکم نکن . 😔
لایلا:باشه بریم.
کای:اوه صبر کن طناب های پات رو باز کنم.
لایلا:اممم...یادم رفته بود😅
 

۰۹:۴۵

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:12

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:12

⚕از زبان لایلا⚕

وای!....(داره نفس نفس میزنه😁)الان من چیکار کنم؟🤨اینقدر دویدم.که نمیدونم کجام؟😥صبر کن ببینم.😶گوشیم تو جیبمه؟آها هستش.😅
داشتم زنگ میزدم به《کارینا》بهترین دوستم و صمیمی ترین دوستم.
لایلا:الو؟سلام کارینا خوبی؟😃
کارینا:الو.سلام مرسی تو خوبی؟😀
لایلو:خوبم مرسی.فقط...😮
کارینا:چی شده چرا نفس نفس میزنی؟🤨
لایلا:اممم....وای..خدایا..بعدا بهت زنگ میزنم😨

🎀تو مغز کارینا🎀

یعنی چی شده؟خدایا.چرا اینجوری رفتار کرد.🤔اصلا حالش بد بود😶خب الان چیکار کنم؟اها زنگ بزنم اعضا؟نه نمیشه که اون ها بد تر نگران میشن باید صبر کنم تا خودش زنگ بزنه☺

🌛از زبان لایسا🌜

لایسا:بچه ها نمیخواید بخوابید؟😐
آیدینا:ولی لایلا...
آیو:بگو نونا دهنت عادت کنه 😑
آیدینا:باشه حالا همون نونا نیومد🙄
رزی:خب 《زیبای حقیقی》رو کامل دیدیم الان باید 《گابلین》رو ببینیم😙
آیو:آره بریم ببینیم😉
لایسا:خب باشه🙂

🍹از زبان لایلا🍹

چشم هامو باز کردم.دیدم به یک ستون محکم بسته شدم😥با کلی طناب.خیلی تارک بود😣

👽بعد از گذشت ۲ ساعت👽

هی داد و بیداد میکردم کسی نیست.دست هام داشتن میشکستن😩
لایلا:کمکم کنید.خواهش می کنم😮(این😮 ایموجی رو میزارم یعنی داره داد میزنه🙂)کسی نیست😮من اینجا گیر کردم😮یعنی منو دزدیدن.اما نمیدونم کی😶

👻از زبان کای👻

خدایا😣چرا باید همچین کاری کنم😔لایلا لطفا منو ببخش.ولی قطعا تو منو نمیبخشی.ما طلسم شدیم.آره طلسم شدیم.😥کاشکی میشد بهت بگم😔اما الان جادوگر میاد😓خدایا بلایی سرش بیاره من خودمو نمیبخشم.فقط.....فقط....

👜یهو نگهبان اومد👜

نگهبان:قربان ببخشید ولی داره از حال میره.چیکارش کنیم؟
کای:چی؟داره از حال میره؟چرا زودتر نگفتی؟زود باش دکتر خبر کن😤
نگهبان:و یه خبر دیگه داشتم.
کای:بنال
نگهبان:جادوگر گفتن که فردا میان دیدنشون امروز کاری براشون پیش اومد نتونستن متاسفانه بیان.
کای:اوممم.باشه برو سر کارت به نگهبان ها هم بگو مرخص هستین کاری باهاتون ندارم😏
نگهبان:ولی دختره رو چیکار کنیم فرار می کنه😐
کای:نه نمی کنه خودم میرم پیشش می مونم😏
نگهبان:چشم من رفتم.
 

۰۹:۴۴

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:11

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:11

🍿از زبان کای🍿

برگشتم دیدم نیست.
کای:آه دختر.دلم برات میسوزه،نباید فرار میکردی😏با جونت بازی کردی😏

🐦از زبان لایلا🐦

خب الان برگشته حتما داره فکر می کنه پنجره هم بازه میتونم به 🦇 تبدیل شم و فرار کنم.[اسمش رو یادم رفت واسه همین ایموجی گذاشتم😂💔]

🐡از زبان استایلیست🐡

چرا نیومد؟🤔رفتم تو اتاق دیدم اتاق خالیه و کسی نیست.😶پنجره هم بازه.
رفتم پنجره رو بستم.آخه کجا میتونه رفته باشه🤨.اون که اصلا چجوری رفت.همینجور تو فکر بودم.بعد رفتم به کاترینا گفتم.
کاترینا:چی؟یعنی کجا میتونه رفته باشه؟اون دختر اصلا چجوری رفته؟🤔
استایلیست:آره خیلی عجیبه😨

€از زبان کای€

رفتم پیش جادوگری که منو خون آشام کرد.نمیدونم این چه بازی ای که همه رو توش جمع کرده....

۰۹:۴۴

خطرناک ترین خون آشام《 پرنسس》 پارت:10

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:10

🌝از زبان لایلا🌝

رفتم تو اتاق میکاپ،که دیدم به جای گیریمور یه مرد جلوم ایستاده بود😨
خیلی ترسیدم😧😢
مرد ناشناس:به به!خوشحالم که یبار دیگه میبینمتون😏
صندلی رو چرخوند.
چی؟اون؟نه!امکان نداره
مرد ناشناس:تعجب کردی؟تعجب نکن😏
لایلا:کای!واسه چی اینکار کردی؟تو چرا آخه باید اینکار رو بکنی[با داد]😫
کای:خوب تو چنگم افتادی😏میدونم همسر من هم هستی،ولی تو چرا باید با اون دوستات همدست باشی تا بخواید من رو بکشید؟🤨
لایلا:کای باور کن ما نمیخواستیم تو رو بکشیم . اول نقشه داشتیم که آیو رو نجات بدیم بدون اینکه به کسی آسیب بزنیم😣
کای:خوبه آروم باهام حرف بزنی فقط یه شرط داره که میتونی پیشم برگردی😏
لایلا:هر شرطی باشه قبول می کنم😶
کای:هر شرطی؟هر چی بگم؟ 🤨
لایلا:هر چی که نه فعلا شرط خودتو نمیدونم که🤔
کای:باشه اما باید بگی که《کولدیسک》 رو بهم پس بدی یا خودت میفهمی چی میشه😏
لایلا:چی میشه؟

🎍از زبان لایلا🎍

نزدیکم شد تو چشم هام خیره شد.{چه منحرفانه😂💔}
کای:الان هر چی دیدی رو فراموش می کنی فقط یادت میمونه که من همسر تو ام و [کولدیسک]رو واسم میاری از خونه یا هر جایی که باشه😏
لایلا:مثل اینکه بهت نگفتم منم خون آشام هستم نمیتونی هیپنوتیزم کنی😏

✉تو ذهن کای✉

چرخیدم یه سمت دیگه.
شتتت . دختره ی هرزه
رفتم پیشش که دیدم...

۰۹:۰۶

خطرناک ترین خون آشام《 پرنسس》 پارت:9

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:9

🎄 از زبان لایسا🎄

لایسا:خوابم میاد😪
آیو:خب برو بخواب مگه گرفتیمت.😑
لایسا:ولی میخوام 《زیبای حقیقی》رو باهاتون ببینم خیلی قشنگه.
آیو:خب ببین.

🎻از زبان لایلا🎻

رفتم یکم گرم کردم،چون باید قبل از دنس خودتو گرم کنی.

🎨تق تق🎨

استایلیست بود.
استایلیت:بیا اینم لباست برو تو اتاق پرو بپوش کسی نیست.بعدش برو تو اتاق میکاپ ماهم این اتاق تمرین دنس رو تزیین کنیم.😀
لایلا:چشم الان میرم.

 

لایلا:خب من اومدم.🤩
استایلیست:خوش اومد...وای چه خوشگل شدی😍 الان برو تو اتاق میکاپ،گیریمور منتظرته.😊
لایلا:اها باشه.😄

🥙از زبان لایلا🥙

رفتم تو اتاق میکاپ که دیدم.....

۰۹:۰۵

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:8

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:8

🔆از زبان آیدینا🔆

رفتم در رو باز کنم که دیدم فقط نینا برگشته.
آیدینا:عه پس مادربزرگ کجاست؟🤨
نینا:ولم کن خستمه میخوام برم بخوابم😴اون نیومد
رزی:هن؟نیومد؟چرا؟واسه چی؟چیزی شده...🤔
نینا:ولمون کن چقدر حرف میزنی.😑
لایسا:چرا اینجوری کرد؟🤨
آیو:نمد ولی خیلی خستشه🙂

📚از زبان نینا📚

خب این خبر رو میزارم فردا میگم الان برم بخوابم پس تا فردا دهنم ساکت باشه🤐

♥️از زبان لایلا♥️

آخیش لیریک رو نوشتم بقیش رو واسه فردا می نویسم. الان برم تمرین کنم.
استایلیست:خب تموم شد؟🤨
لایلا:آره😄
استایلیست:خب برامون بخون ببینیم😚
لایلا:ولی لطفا لو نده😣🙏🏻
استایلیست:لایلا تو به من اعتماد که داری.همه راز هاتو که من به کسی نگفتم ولی فقط کمپانی من و هم گروهی هات میدونن🤗
لایلا:آها راست میگی.خب بخونم؟
استایلیست:آره بخون.
لایلا:من به ارتشی نیاز ندارم🎹
لایلا:خودم یه ارتش هستم🎹
نینا:رنگین کمان جایی تو آرامشمه🎹
نینا:از اون بالا میرم 🎹
هر دو باهم:بالا بالاتر🎹
نینا:تو نمیتونی مث من باشی🎹
نینا:از اون بالا بری🎹
لایلا:بالا میبرمت بالا بالاتر🎹
لایلا:میتونی زندگی تو واسم بزاری؟🎹
لایلا:میتونی از اون بالا نگام کنی؟🎹
نینا:میتونی وقتی که میخوام بغلت کنم بپری؟🎹
لایلا: یک دو سه 🎹
لایلا:وقتی میپرم لطفا منو بگیر🎹......
استایلیست:واو!خیلی قشنگ بود.
لایلا:خواهش می کنم.
استایلیست:دنس هم داره؟
لایلا:نمیدونم شاید رو صندلی بشینیم و شاید هم دنس داشته باشه ولی اینجا مربی دنس همون و لایسا هستن.ولی به احتمال متوسط میتونم بگم شاید دنس داشته باشخ.
استایلیست:آها مرسی از اطلاعاتت . منم لباس رو انتخاب کردم الان میرم لباس رو برات میارم گیریمور هم الان میاد اگه خواستی چون میخوایم فیلم برداری کنیم📽🎥
لایلا:باشه میتونه بیاد.

 

۰۹:۰۰

خطرناک ترین خون آشام《 پرنسس》 پارت:7

خطرناک ترین خون آشام《پرنسس》 پارت:7

《بر می گردیم به زمانی که لایلا و نینا داشتن سوار ماشین می شدن😂💔》

آیدینا پشت پنجره بود داشت نگاه میکرد حرکت کردن یا نه؟
رزی:پیس پیس(داره صدا میزنه آروم مثل ما چطور اینجوری آروم همو صدا میزنیم😂💔)
آیدینا:بله چته؟🤨
رزی:رفتن؟🤨
آیدینا:نه هنوزه دارن حرف میزنن😓
رزی:بسم الله خو کی میخواین برین؟🤨
لایسا:لاوم چرا عجله داری؟خو میرن دیگه🙄
آیو:فقط منتظرم برن که بتونیم باند رو روشن کنیم اون وقت چه کنسرتی بشه😂
رزی:راستی خیلی حال داره.

🎶از زبان لایسا🎶

باند رو روشن کردیم که خودش اهنگ پخش شد چنان جو گرفته بودیم😂💔

بعد از گذشتن ۱:۳۰ دقیقه...

رزی:آخخخ سینه ام درد می کنه کی میان دیگه؟😔
آیدینا وای صدا ماشین میاد خونه خیلی شلخته شد پاشید سریع جمع کنید وگرنه از همه چی محروم میشیم؟
لایسا:پاشید من نمیخوام گوشیمو ازم بگیره😓
آیو:منم نمیخوام دیگه چیزی نخورم حتی بدون گوشیم میمیرم😣
رزی:پس جمع کنید.😐

🌶بعد از جمع کردن🌶

رزی:آخ خسته شدم.😪
آیو:منم اینقدر با عجله جمع کردیم.😲

🥥دینگ دینگ🥥

لایسا:عه آیفون خورد کیه؟🤔
آیدینا:حتما اومدن😀

🍉از زبان آیدینا🍉

رفتم در رو باز کردم که دیدم.......

 

درکم کنید کلاسم الان شروع میشه😂💔

۰۸:۵۸

آهنگ همکاری من و نینا《 کنارم بمون》

لایلا:من به ارتشی نیاز ندارم🎹
لایلا:خودم یه ارتش هستم🎹
نینا:رنگین کمان جایی تو آرامشمه🎹
نینا:از اون بالا میرم 🎹
هر دو باهم:بالا بالاتر🎹
نینا:تو نمیتونی مث من باشی🎹
نینا:از اون بالا بری🎹
لایلا:بالا میبرمت بالا بالاتر🎹
لایلا:میتونی زندگی تو واسم بزاری؟🎹
لایلا:میتونی از اون بالا نگام کنی؟🎹
نینا:میتونی وقتی که میخوام بغلت کنم بپری؟🎹
لایلا: یک دو سه 🎹
لایلا:وقتی میپرم لطفا منو بگیر🎹
هردو باهم:دو دو دو ددو دو دو ددو🎹
نینا:لطفا از اینکه همیشه ترکم کنی؟!🎹
نینا:به جاش ارتشی رو برام بزار🎹
لایلا:اون رنگین کمان با جای دست و پاهات رو بزاری؟🎹
لایلا:این زندگی بدون تو نیسته اس🎹
نینا:لطفا وقتی میپرم منو بگیر🎹
نینا:از اون بالا میرم🎹
هردو باهم:بالا بالاتر🎹
نینا:لطفا وقتی میپرم منو بگیر🎹
نینا:اگه عاشقم هستی🎹
لایلا:فقط کنارم بمون🎹
لایلا: لطفا از اینکه ترکم کنی🎹
لایلا:یکم به فکر عواقبش باش🎹
نینا:نمیتونی تنهام بزاری🎹
نینا:من دیوونه وار عاشقتم🎹
نینا:لطفا ترکم نکن🎹
لایلا:من دیوونه وار دوست دارم🎹
لایلا:لطفا ترکم نکن🎹
نینا:اگه دوستم داری🎹
نینا:اگه اون حس رو داری🎹
نینا:ترکم نکن🎹
لایلا:این آهنگ غمگین🎹
لایلا:تورو یادم میاره🎹
لایلا:منو به گریه میندازه🎹
نینا:عطرت یه جنایت شیرینه🎹
نینا:ازت خیلی متنفرم ولی عاشقتم🎹
لایلا:قبل از اینکه شب تیره گیرم بندازه🎹
هردو باهم:ترکم نکن🎹
لایلا:الان چیز زیادی انتظار ندارم🎹
لایلا:فقط پیشم بمون🎹
لایلا:الان چیز بیشتری نیست که بخوام🎹
لایلا:حتی نمیتونم بگم که قلبم داره میزنه یا نه🎹
لایلا:جدا از صحبت های اجباری با بقیه🎹
نینا:دلم میخواد توی سکوت عجیب با تو باشم🎹
نینا:پس بمون🎹
لایلا:وقتی تاریکی میاد🎹
لایلا:آتیشیت میشم🎹
لایلا:توی این دنیا یه دروغه🎹
نینا:تنها حقیقت تویی🎹
نینا:این یه نامه از طرف من به توئه🎹
نینا:این آهنگ غمگین تورو یادم میاره🎹
هر دو باهم :الان چیز زیادی انتظار ندارم🎹
هردو باهم:اگه دوستم داری🎹
هردو باهم:کنارم بمون🎹

۱۹:۱۶

KPOP_LOVELY

سلم فرزندم خوفی؟!🙂🌱💕
خش اومدیح🙂🌱💕

.......................

رویا های خودتون رو بسازید🙂🌱💕
در غیر این صورت🙂🌱💕
فرد دیگری برای ساختن🙂🌱💕
رویا اش از شما کمک میگیرد🙂🌱💕
نویسندگان
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan