MAFIA IN LOVE

معرفی تک پارتی
اسم: Mafia in love
ژانر:درام،عاشقانه،مافیا

علامت های گفت و گو

(-دختر دانشجو)
(+مادر دختر دانشجو)
(÷پدر دختر دانشجو)
(&برادر دختر دانشجو)
(€دزد مافیا)
(₩دوست دختر دانشجو)
(٪استاد دانشگاه)
(@خرخون مدرسه)
(¤دستیار دزد مافیا)


خلاصه:

یه دختری بود که به دانشگاه جدیدی در سئول میرفت.اون از خانواده ی پولدار ها بود.
بهترین دوستش اسمش لایلا بود.
که تو مدرسه با پسری آشنا میشه
پسر بهش اعتراف میکنه
ولی دختر دوستش نداره
پسر مجبور میشه.....

تا همین حد کافیه🙂🌈

بریم واسه تک پارتی😊
MAFIA IN LOVE🍥🖇

نسیم بهاری می وزید🍥🖇
صدای جیک جیک گنجشک ها بیدارم کرده بود💕🍥
مادرم با اون صدای قشنگ و دلنشینش منو صدا کرد💕💜
از خواب بیدار شدم🤞🏻🍥
به سمت کمد رفتم🤞🏻💕
لباس فرم دانشگاه رو پوشیدم💜
بهترین عطرمو زدم.

-سلام مامان😃صبح بخیر
+صبح قشنگ تو هم بخیر😘
-داداش فضول من چطوره😁
&بد نیستم🙂اگه شما بزاری
-مگه چیکار کردم😨
÷بسه صبحونه بخورید دیرتون میشه😆
-باشه😗
&وای باید برم سر کار دیرم شد😣
-بیا یه لقمه بخور😚

لقمه رو پرت کرد تو دهنش

&هدف گیری خوبی بود😉👍🏻
-چشم داش😅نوکرم😁
&صد بار گفتم این حرف رو نگو🙄
÷نمیخوای بری
-وای دیرم شد منم رفتم😨
&میرسونمت لایسا
-مرسی تهیون
&خداحافظ  مامان بابا

🍥لایسا رو رسوند دانشگاه🍥

اولین روز مدرسه ام بود.
بعضی ها چپ چپ نگام میکردن.
مخصوصا پسر ها.
چشون بود🙄

-عه سلام لایلا خوشحالم میبینمت😊🍥🖇
₩سلام لایسا منم خوشحالم میبینمت از بچگی تا الان خیلی فرق کردی😅🤞🏻
-آره خیلیا بهم میگن😉💕
₩بریم الان کلاس شروع میشه😘
-باشه😊🍥🖇

٪خب بچه ها فهمیدین یا دوباره توضیح بدم😅
●بله فهمیدیم استاد(این علامت همه اس وقتی حرف میزنن)

زنگ خورد

₩خب بیا ببینم بشین اینجا بگو تو این سال ها بدون من چیکار میکردی😅
-همش به دوست هام فکر میکردم حتی باورت میشه کلاس دنس میرفتم و ویولن😁🍥
₩من رپ و خوانندگی و دنس و لیریک نویسی و ساز زدن میرفتم😊🍥
-اوممم خوبه
₩ لایسا
-بله
₩من برم دستشویی نمیتونم تحمل کنم😂
-اوه باشه برو

از زبان لایسا

دانشگاه که حیاط نداشت زنگ تفریح میشد رفت تو خیابون
من رفتم تو خیابون

€ببخشید مزاحم میشم خانم😏
-من شما رو نمیشناسم😣
€میشه دنبالم بیاید کار واجب درباره خانوادتون دارم😏
-چیزی شده؟😨
€نه بیاید دنبالم

نفهمیدم چی شد که چشم هام سیاهی رفت

₩خب من اومدم.....لایسا کجایی🤨🍥
₩چرا پیداش نمیشه این دختر🙄الان کلاس شروع میشه

از زبان لایسا

چشم هامو باز کردم.
نفهمیدم چی شد.
تو یه اتاق که بیشتر شبیه انباری بود و تنگ و تاریک بود.
تو یه جا بودم.
دست و پام به صندلی بسته بودن.
داد و بیداد کردم تا کسی بیاد.
کسی نبود.

در باز شد.

-تو کی هستی؟چی از جونم میخوای؟
€از این به بعد تو فقط متعلق به منی😏
-به چه دلیل؟😨
€از ای انباری بیرون میارمت.باید به حرف هام گوش بدی.بهم احترام بزاری.هر کاری گفتم انجام بدی.این انباری عمارت من هستش.تهیون هم حسابی حواسش هست.اگه به حرف هام گوش بدی ددی خوبی برات میشم😏
-چیکار باید بکنم😨
€کسی که تازه باهاش آشنا شدی کی بود؟😏راستش رو بگو😏
-دوست صمیمیم😣
€اسمش چیه؟😏
-لایلا،واسه چی میپرسی؟🤨
€واقعا خوشگل بود ولی به پای تو نمیرسه😏
-من اینجا خفه شدم بازم کن😑😣
€نمیخوای التماس کنی؟😏
-التماست میکنم بازم کن😣
€با اسم صدام بزن😏{با داد}
-اسمت چیه؟😑
€کوک.باید ددی کوک یا ددی یا ارباب صدام بزنی.😏ارباب جئون هم میتونی بگی😏
-کوک...
€گفتم ددی یا ارباب😡
-ارباب خواهش میکنم بازم کن{با داد}
€خوبه.بازت میکنم.😏تهیون بازش کن😏
¤چشم قربان😏
€تیراندازی یادت میدم و ازت میخوام عضوی از مافیا باشی😏
-تو بچگی خیلی دوست داشتم عضو مافیا باشم ولی الان ازش متنفرم😓
€پاشو بیا دنبالم😡{دستش رو گرفت و بلندش کرد}
-من هیچ جا با تو نمیام😧ولم کن
€ساکت شو همه بفهمن خیلی غر غر میکنی نزدیکت نمیان😏پس دختر خوبی باش😏
-باش😒
€این اتاقته 😏برو لباست رو عوض کن برگرد سالن عمارت😏
-باشه😒

خیلی ناراحت بودم.
رفتم تو اتاق.
یه خدمتکار اومد داخل.(*علامت خدمتکار)
*سلام خانم.این لباس رو ارباب گفتن بپوشید🙂
-باشه مرسی😊
*خواهش میکنم.امر دیگه ای ندارید😗
-نه
*من رفتم.

لباس رو پشیدم.
رفتم تو سالن.

€به به؟بیبی گرل خوشتیپ شدی😏
-مرسی.
€بشی غذا بخور بعدش بریم تمرین تیراندازی😏
-باشه

غذا خوردم.
یکم حرف زدیم.
سوال میپرسید.
جواب میدادم.

€برو لباس مخصوص تیراندازی رو بپوش بیا.
-باشه.

رفتم پوشیدم.
به همون سالنی که گفت رفتم.

€خب ببین این تفنگ رو باید اینجوری بگیری.بدنت هم به این صورت
-خودم بلدم باهاش کار کنم😑😒
€خب ببینیم😏
-بفرما

بنگ(تیر رو زد به جای تیراندازی)

€هدف گیری حرف نداره😏
-خواهش میکنم😏
€حرفی نداری😏تو فکری؟
بعد از گذشت چند روز.
-ولم کن😓
€فقط کافیه یه بوس بهم بدی😏
-من به کسی که اذیتم میکنه بوس نمیدم ولم کن احمق😧😓
€خودت خواستی😏
-چی؟😧💔
&یادته بهت گفتم چی تو این کشو گذاشتم که حق نداری بهش دست بزنی😏
-آره😓💔
جونگ کوک دستشو کرد تو همون کشو و یک شلاق بلند و کلفت در آورد
&این اسباب بازیمه ازش نترس.به نظر خیلی قوی میای😏خیلی دوست دارم رو یه آدمی مثل تو امتحانش کنم😏باید تقاس کارتو هم پس بدی.
شلاق رو پرت کرد رو زمین.
رفت سمت دختر.
دستش رو کشید و دستش رو بست به تاج های تخت
-کوک خواهش میکنم ولم کن😓😧
&خیلی دیر گفتی بد گرل😏
شلاق رو از زمین برداشت
کوک با همون شلاق  تو دستش دختر رو می زدتش
حتی یک دقیقه هم بهش رحم نمیکرد
نگاهی به تخت خونی و تعفن آور کرد
&فکر میکنم دیگه بتونم کار تو فراموش کنم.ولی از این به بعد باید به حرفم گوش بدی وگرنه بد تر از این ها میزنمت.حالا هم شاید بتونم کارتو فراموش کنم بیبی گرل😏
بعد نگاهی به دختر کرد و رفت.
بعدش اینکه فهمید چه دسته گلی به آب داده و فهمید مست کرده بود.
لایسا به هوش اومد.
از زبان لایسا

تو فکر عمیق بودم.
یه چاره برای فرار کردن پیدا کردم.
حداقل از این زندگی کسل کننده هم راحت میشم.
فرار کردم .
داشتم میدویدم.
همزمان دنبال من می اومد.

€میدونستی دخترایی که از دست من فرار میکنن چه عاقبتی دارن😏😡
-جلو نیا که خودمو پرت میکنم این پایین😓تفنگ هم دستمه خودمو میکشم😓💔
€لایسا خواهش میکنم این کار رو نکن😓💔من دوست دارم
-برا من فرقی نداره دوستم داری یا نه😶من دوست ندارم

لایسا پرید.

€لایسا نههه😢😭
-خداحافظ ارباب جئون 😕😢
€هیچ وقت فراموشت نمیکنم.ببخشید اگه نتونستم بپرم نجاتت بدم😢💔


از زبان مادر لایسا

دانشگاه لایسا تموم شده بود.
زنگ زدم دانشگاه لایسا ولی میگفتن از زنگ دوم به بعد نبود.
خیلی نگران شدم.تلوزیون رو روشن کردم.
زدم کانال اخبار.
(◇علامت خبرنگار)
◇امروز دختری بر اثر اذیت و آزار ها یک فرد ناشناس و نامعلوم قرار گرفته و مورد خودکشی و پرت کردن خودش از پشت بوم یک عمارت بزرگ و با ارتفاع زیاد شده است.
اشک از گونه ام پرید.
داداش لایسا اومد.
&مامان.....من همین الان میخوام انتقاممو از اون مرد بگیرم😢💔
۱۱:۲۷

KPOP_LOVELY

سلم فرزندم خوفی؟!🙂🌱💕
خش اومدیح🙂🌱💕

.......................

رویا های خودتون رو بسازید🙂🌱💕
در غیر این صورت🙂🌱💕
فرد دیگری برای ساختن🙂🌱💕
رویا اش از شما کمک میگیرد🙂🌱💕
نویسندگان
پیوندهای روزانه
Designed By Erfan Powered by Bayan